!This Is Not The First Time Your Going Withought Glancing Behind
!Each time, You Went To Find Your Self Somewhere Else! Each Time, You Came Back
!And Still, You Can't Be Honest To Your Self
نیای روزی که رو لب باشه آهی
نه عشق باشه نه از من یک نگاهی
نیای روزی ببینی از غم تو
نمونده بر سرم موی سیاهی
!Why Is This Fear Of What Mystries Future May Have
When We Can Discovere And Bend The Future To Our Will, Why Are You
!!?Trying So Hard To Make Me Relize That The Future May Not Be What We Want
منو از جاده نترسون نگو که فاصلمون
صد تا کفش سربی و صد تا عصای آهنه
ما دو تا رودخونهایم تو دریا می رسیم به هم
نکنه طعمهی دیوارای سرد سد بشیم
?Do You Remember When I Asked You Not To Make Me Your History
..Do You Remember When I Begged You To Let Me Be Your Future? Atleast Your Present
!But You, Had Plans! You Had A Bigger Goal, Above All! Above Me
,When I Realized That There's No Way Of Making You Understand How Bad I Want You
...How Bad I Need You
!And When You Asked Me To Let You Go
موفق باشی! :I Could Say Nothing But
اگه کوچهی صدام یه کوچهی باریکه
اگه خونهام بی چراغه چشم تو تاریکه
میدونم آخر قصه میرسی به داد من
لحظهی یکی شدن تو آینه ها نزدیکه..
نزدیکه...
You Went
And Asked Me
!If I Have Even Little Love For You... Then I Should Respect Your Decision
!And Let You Go
عاشق It's Been Long, Too Long For An
If You Ask Me
And The Nights Are Still Spent With Memories Of Past
!...The Idea Didn't Even Pass Your Mind, That You Might Be Some One's Goal
...You Might Be The Reason For Some One's Breath Happenning
...You Might Be The Color In Some One's Life
...You Might Be The Broken Eago, Of Some One's Personality
!?Tell Me Now! Who Exactly Is The Selfish One
ولی انگار که دارم با خودم حرف می زنم
نازنینم تو کجایی صداتو نمی شنوم
نیگا کن فقط یه سایه پا به پای من میاد
سایه طعنه می زنه، تنها رفیق تو منم !!
لحظه ی هجوم غربت لحظه ای که تو رفتی
سیل غم زندگی مو برد وقتی که پل رو شکستی
تو بخیر ما به سلامت عاشقی به ما نیومد
بانوی عزیز عشقم بدتر از همه در اومد
اشتباه بود اشتباه بود دل به تو بستن گناه بود
اشتباه بود اشتباه بود دل به تو بستن گناه بود
چه شبهایی گریه کردم تو به عالم خنده کردی
آغوش خداحافظی رو حتی حوصله نکردی
نه تو عاشقم نبودی مشت تو وا شده پیشم
دیگه دارم توی هق هق گرگ بارون زده می شم
اشتباه بود اشتباه بود دل به تو بستن گناه بود
اشتباه بود اشتباه بود دل به تو بستن گناه بود
I Know Falling For You Was A Mistake, But If Somehow Time Went Back...I Will Repeat It All Again
*دیروز مجبور بودم واسه یه مدتی رو که نرفته بودم دانشگاه برم دنبال استادا و پاچه خواری ! چیزی که اصلا اهلش نیستم!
وقتی دیدم خودشونو دارن می گیرین و می گن بعدا بیا و اینا اصلا بیخیال شون شدم! فعلا هم نمی دونم چی خواهد شد !
مطمئنا اونا هم سر دنده لج می ندازند ! اگه خودم مسخره بازی درنمی یاوردم الان مجبور نبودم که بخوام منت این احمقا رو بکشم ! حیف که اون مشکله بود ! وگرنه آدم تنبلی که نیستم !
به هر حال ! دانشگاه یکی از بچه ها ایرانی رو هم دیدم ! این پسره باحاله و خودمونی! تریپ بچه ها خودمون! مثل اون دوتای دیگه نیست که خودشونو بگیرن و با یه حالتی باهات حرف بزنن که .... ! چه می دونم !
به هر حال ! نمی دونم دیگه! آها باشگاه رو چسبیدم خوشبختانه !
جدا هم خدا رو شکر که حسابی اثر می کنه رو من !
دیگه خبر خاصی نیست !
امروز بارون بود !
صبح که در اومدم تیریپ میریپ زده بودیم خیس آب شدم!!
*این قالب هم قشنگه خوشم میاد! اما اصلا به وبلاگ من نمی یاد! دریا ! من عاشق دریام اسم اینجا هم دریاییه!
متاسفانه کد اون قالب قبلیم رو اینجا ندارم و باید صبر کنم تا وقتی برگردم کویت !
*اوه اوه !!دریا گفتم یادم اومد!! بازم دلم واسه دریا خیلـــــــــــــــــــــــــی تنگ شــــــــــــــــــــده !!!!
دلم واسه مصطفی کثافت هم تنگ شده !
اصلا واسه کویت و همه بچه های کویت و تهران !