... !

منطق و آدمیت!

چند نفر مثل من معتقدن کسی که وقتی می خواد یه چیزی رو ثابت کنه نتونه داد نزنه و حتما باید سر صدا کنه و داد و بیداد راه بندازه آدم نیست؟!! بعد می گن ما آدم نیستیم و به ما زیادی عزت دادن!!

*دانشگاه دولتی یکی از شهرهای بزرگ ایران قبول شدم!‌ پولی البته!‌ سالی ۴۵۵۰ دلار با خوابگاه و سرویس و همه چی! همین ترم بهمن هم قبول می شم!‌ مهندسی نرم افزار فعلا ثبت نام کردم!!
اما وقتی می گن: اگه می خوای بری فلان دانشگاه آزاد اردن درس بخونی آره! من ایران نمی خوام بری!‌ همین که گفتم!‌ هیچ دلیلی هم نداره!!!
من باید چیکار کنم؟! خداییش من اگه بحث سر منطق باشه می تونم خیلی ها رو قانع کنم ولی وقتی بحث رو لج بازی باشه و یه نفر با لجش بحث کنه و ...بازی دربیاره کم میارم!! یعنی اعصابم خورد می شه و
حالا اگه اون فرد بابام باشه که ساکت می مونم! اصلا نمی دونم چی بگم! آخه چی می تونم بگم؟!!
من عذاب همه گناه هام رو به همین شکل می کشم! یعنی اینکه تو تموووووووووووووم خونواده!!!! کسی نیست که بتونم حرفم رو بهش بزنم!!‌ البته حرف رو که می شه به گربه های خیابون هم زد اما کسی نیست که درک کنه و حالیش بشه!!
نمی دونم این حرفش سر چیه! خودش اول می گفت ایران بشه خیلی خوبه و ...!!!
حالا که چی؟ اینکه پسرِ دوستش می خواد بره اردن؟!! که چی؟!!

حالا حق با کیه؟ من دارم به خودم شک می کنم!!

عید!

اولا عید همگی مبارک!
یه بهبعی هم بیرون داره بع بع می کنه! می خوان ذبحش کنن!

هر سال بابام عید قربان بابام اینکار رو می کنه!

دیگه؟! همممم...
راسی این متن پایینی ربطی به جی اف می اف نداره عزیزان!!!
یهویی همه فکر کردن من از جی اف جدا شدم!  آخه من جی افم کجا بیده؟! چون توش ناز کشیدن و اینا بود همه اینطور فکر کردن، فکر کنم!

*الان مست و دیوانه عصار رو گذاشتم! آخرشه این عصار!
اونایی که منو می شناسن می دونن دو تا خواننده هست که خیلی خوشم میاد:
 ۱.شادمهر ۲.علیرضا عصار
بقیه هستن خب! اما اینا بیشتر! البته جوی هم هستم!‌ ممکنه یه مدت یکی رو زیاد گوش بدم بعد خسته بشم از آهنگاش برم دنبال یکی دیگه! اما از این دو تا معمولا خسته نمی شم!

*مصطفی هم که شیرازه! نامرد اونجا حال می کنه! انشالله موفق بشه که ما هم رستگار بشیم!
دیگــــه؟! همممم
اهان دیشب با بچه ها لب دریا بیدیم!
پاسور بازی! اونم چه مسخره بازی!  هیچکدومشون بازی درست حسابی بلد نبودن! بعدم ساعتای ۳ برگشتیم که اول نم نم بارون بود بعد یکم زیادتر شد!‌منم عصار گذاشته بودم آروووم آروم می اومدم طرف خونه! خیلی باحال بود شب، خیابون خلوت و خیس، بارون و عصار و خیالات!

*انتظار

رسیدی و دیدی و چیدی، خندیدی تا من روشن باشم
شکفتی گفتی و رفتی، نشنیدی که باش تا من باشم

از سر بچگی تا ته پیری انتظار
از اوج موج بازی تا سرازیری انتظار

بنویس با چشمهای خیس
غربت جای انتظار نیست

رفتی و رفتی که رفتی بر باد
رفتی و نرفته عطرت از یاد

انتظار

این دل عاشق بدجوری می خواد
انتظار به سر بیاد

شمردم و مُردم و مُردم
روزایی که بی تو گم کردم

شبهایی که کُشتم و کُشتم
جز پیش تو کجا برگردم

سهم ما از بهار ابر گریه دار انتظــــار
جاده ی بی سوار ایستگاه قطــــار انتظـــار

بنویس با چشمهای خیس
غربت جای انتظار نیست

انتظار

رفتی و رفتی که رفتی بر باد
رفتی و نرفته عطرت از یاد

این دل عاشق بدجوری می خواد
انتظار به سر بیاد

شاعر: شهیار قنبری
خواننده: منصور