درسی از خدا

 

اون روزی دوتا امتحان تو یه روز داشتم! یکی ۲ تا ۳ اون یکی ۳ تا ۴! دوتاش هم سخت! گذاشتم گذاشتم شب امتحان رفتم کتابخونه و ۴ ساعتی خوندم. ‌و صبح تا قبل از ساعت ۲، انصافا بد نبود!‌یکی ۱۸.۵ از ۲۵... اون یکی ۸ از ۱۰.
امروز یه امتحان شدیدا سخت داشتم که ۲ از ۲۵ آوردم firstش رو!  قرار شد بخونم شدید و جبران کنم... مووند مووووند موووند ۶ روز بیکاری قبل هیچ خبری نشد تا اینکه روز قبل از امتحان اومد و تصمیم گرفتم باز می رم کتابخونه و یه ۶ ساعتی می خونم، که دیروز بود!
برف اومد!

ددد!‌ به من چه؟ برف اومد دیگه!!


پی نوشت: اولین باره یه امتحان رو پیچوندم! حالا ایشالله می ذاره make upش رو بدم!‌

نظرات 1 + ارسال نظر
فاخته چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:42 ب.ظ http://andres.blogfa.com

سلام احمد اقا وبلاگت قشنگه به امید دیدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد