ساسافر الی زحل!

این رو تو یه روزنامه خوندم البته به عربی:


از من پرسید: دوستم داری؟
گفتم: سوالی هست که جوابش را می دانی ...
یک بار دیگر اصرار کرد: ولی نگفتی ...
گفتم: وآیا عشق کلماتی هست که گفته شود؟
آره... اینطور جواب داد و گفت: پس چرا هزاران شاعر شعرهایشان را نوشتند و ملیون ها عاشق از اون کلمات استفاده کردند ... یا فقط تو عشق را می فهمی؟
-هر کسی به روش خودش دوست می دارد
*و من می خوام من را به روش خودم دوست داشته باشی...
-عشقم را نمی بینی...؟
*نمی خوام ببینم... می خواهم بشنوم...!
-نه... من عشقم را نشانت می دهم... تا باور کنی... فقط به خاطر تو ...
با قایقم پارو می زنم و تا زحل مسافرت می کنم... تا ماه هایش را بیارم و گردنت را با آنها آراسته کنم!
با سندباد به دنیاهای جادوییش مسافرت می کنم و با غولها می جنگم تا برایت قالیچه ای جادویی بیاورم که گوشه هایش از طلا باشد... مانند چشمهای جادوییت!
ابری خواهم بود که خورشید را برای چشمانت بپوشاند... و گریه کند به چای تو هر بار که غمگین شدی...
طلب من ای ملکه من هر چه که می خواهی...
قالیچه ای فارسی...
عبایی از دمشق تا با آن زیباییت را بیشتر کنی...
فیروزه ای یمنی به رنگ آسمان یا آیا آسمانی به رنگ فیروزه می خواهی...
نگاهم کرد و گفت: یک چیز می خواهم... اینکه کلمه "دوست دارم" را بشنوم!
من نگفتمش...
و او باور نکرد که دوستش دارم!
                                                                                                              جعفر رجب

خسته

*اممم، می دونی چیه؟! بدجوری خسته ام! تازه از باشگاه برگشتم!

*فردا یعنی یکشنبه ۶تا تمرین!

*اممم دیگه هیچی! به قول وبلاگ نویس ها نوشتنم نمی یاد ‌
همین دیگــــــه!
آهان یه متنی بود می خواستم ترجمه کنم! حالا شاید بعدا کردم!

وداع

باور نداره قلبم وقت وداع رسیده
انگار که غم آتشی بر پیکرم کشیده

*
امممم، چی بگم؟! ۱ ماه کمتر از مدرسه مونده! و دیگه امتحانات.
دلم تنگ شده! خودبخود دنبال دیدنشم!
با همشون قطع رابطه کردم! با اونی هم که یعنی دوست من بود فقط یه سلام می کنم و تموم! کثافته رفته به همه هم گفته! اونروزی هم تو کلاس عمدا یه حرفایی در مورد کلاسی که اون توش بود می گفت و بعد به من نگاه می کرد! حرفایی که حرصم رو در میاورد! دیگه ولش! گورشو گم کنه بهتره! کاری هم به کار کسی دیگه ندارم!

*جالبه تو مدرسه ما هر چیز غیر درسی غیر قانونی محسوب می شه ولی بازم هر چیزی می تونین توش پیدا کنین!‌ :))‌ من خودم چیزای غیر قانونی که همش باهام هست یکیش مبایله که البته دیگه خیلی عادی شده! و CD Player که صبح که ۲ ساعت تو اوتوبسم گوش کنم!

* می دونی دیگه حســــــــــــــابی گیج شدم! نمی دونم! اما شنیدم که یه مشکلی داره یارو شاید به خاطر همون اینجوری کرده؟!!!! ول کن! به من چه؟! گفت؟! به من گفت؟ نه پس ولش. امم کاش می تونستم با یه دختری که از خودم بزرگتر باشه یکم حرف بزنم! چندتا سوال دارم...  آدمای زیادی هستند! ولی هیشکدومشون نزدیک نیستند! به خواهرم هم که نمیشه یکم چیزه! :P  امم... چند نفری در نظرم هستند... شاید پرسیدم!

*ملکه زیبایی:‌
همان باش که هستی ،
منیت تو ،
برای من ،
تویی بی مانند است !

من برم بیرون! این روزا اصلا تو خونه دوام نمی یارم! برم با چندتا از بچه یکم بسکتبالی چیزی بازی کنیم! شاید کمی شارژ شدیم!