سلام

آقا من فهمیدم که من اصلا تاب و تحمل بیکاری و الافی رو ندارم!
باید یه برنامه فشرده ای واسه خودم درست کنم!

کلاسی چیزی که نزدیکای ما نیست!‌ ولی نادی(باشگاه) و اینا فراوونه! به نظرم باید صبح ساعتای ۸ بلند بشم و برم استخر! شنا تا ۱۱ یا دوازده! بعد بیام خونه!  ساعتای ۴ یا ۵ هم برم بدنسازی...
کاراته چی!؟ شرکت کنم؟! ولی دیره اگه الان برم منو می ندازه با تازه واردها و بچه ها! نمی دونم...
دوستانی که بعضی وقتا به اینجا سر می زنند اگه می تونند پیشنهادهاای بدن که چطور خودم رو مشغول کنم! ممنون می شم!

بیکاری و علافی

آقا جون من واسه اینکه بیکار باشم ساخته نشدم!
خدا منو یه آدمی ساخته که پرتحرک باشم  و مشغول!

این یکی دو روز که بیکار بودم دیوونه شدم! دیگه طاقتش رو ندارم!
دیشب مامانم پیشنهاد خوبی داد! جایی که برادرم کار می کنه بازم به چند نفر نیاز دارند واسه کار! می تونم این یه ماه یا دو ماه اگر بابام بهونه آورد و ایران نرفتیم - که از بابام همچین چیزی اصلا بعید نیست- اونجا کار کنم!
من همیشه به خدا دعا می کردم که خدایاااااااا! دیگه نمی خوام محتاج کسی باشم! حالا درسته از محتاجی در نمیام! ولی اگه درست شد بعد از یه ماه پول خودم تو جیبم خواهد بود!
تا ماه ۱۰ هم که دانشگاه ها تو اردن شروع نمی شن!
حدود ۲۳۰ به برادرم می دن! اگه به من هم یه ۲۰۰ تایی بدن خوبه! اما به شرط اینکه بابام دوباره خرابکاری نکنه! و مثلا وقتی دید نمراتم خوب نیست نگه دیگه نمی خواد بری دانشگاه و همونجا کار کن!
هر چند  که همچین چیزی رو خودش قبول نمی کنه ولی واسه مردم آزاری بعید نیست که یکی دوباری بگه! به مامانم گفتم گفت نه نمی گه!

یه چیزی رو بگم؟!
من اصلا با این خونوادم دووم نمیارم! که تو خونه بیکار بشینم و له اینا نگاه کنم!  حرصم رو درمیارن!
به هر حال! فکر کنم فکر خوبی باشه! باید مشورت کنم با بعضیا...

فکر خوبی نیست؟!

الان اوضاعم خیلی خرابه!!!!!
بدجور! عصابنیت! دل گرفتگی و یه عالمه از این خرت و پرتا قاطی هم!!!!

آخه من با چه زبونی به این باید می فهموندم که واسه اولین امتحان رانندگی واسطه(پارتی) لازمههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه!!!!

همه می گن! هر کی بدون پارتی بازی رفته انداختنش!!!!!
وقتی یکی با واسطه می ره می مالونه به رصیف یا اصلا ۹۰ درجه کج پارک می کنه قبولش می کنن!!!!
ولییییییی نهههههههه!!!!!!
وقتی یه ......... گفت نه یعنی نه!!

خدایاااااااااااااااااا!!! بابا! یکم رحم خواستیم هاان!!!!۱ الان من چیکار کنم! دوباره زندونی بشم تو خونه و تو این احمدی .......!!!!! جداقل کاش تو سلوی چیزی می بودیم خونه مون نزدیک جاهایی که آدم بتونه بره!  آخه خدای من از انجا من چیجوری برم؟!!! دلم خوش بود یعنی مطمیئن بودم که می گیرم و جمعه هم می رم که دارن از عمره میان و اینا!!!
دیگه من چی بگم!؟؟؟؟
می دونی امتحان بعدی رو کی گداشتن؟! ۱ مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاه بعد!!!!!!!! بازم! رفت بدون واسطه موعد گرفت!!!!
آدم کله خر که می گن به این می گن!
اگه من کله خراب یا کله خر یا هر چی می گن هستم... اگه من لجبازم! حداقل منطق رو قبول می کنم! حرف حق رو قبول می کنم!

من دیگه چی بگم.............................................
به من ربطی نداره من هر روز باید برم بیرون!
ولی آخه چیجوری!؟ الانم حدود ۳ ۴ روزه مردم تو خونه! خداااااااااااااااااااا!!!